آرینا و گلدون
چند هفته قبل که خاله یاسی یه چند روزی رفته بود مسافرت، ما رفتیم خونشون تا به گلدون بن سایش آب بدیم. از اون روز آرینا رنگ انگشتی هاشو برد گذاشت دم روشویی حموم و هر روز میرفت روشون آب می ریخت و میگفت گلهای نازم بهتون آب میدم تا خراب نشید. من هم چند روز قبل براش یه گلدون کوچولو خریدم. خیلی خوشحال شد . برد گذاشتش کنار پنجره و گفت: خیلی دوست دارم گل نازم. هر روز یه کم بهش آب میده و خیلی دوسش داره و باهاش صحبت میکنه. ...